امروزي ها: فرهنگ هنديها عجيب و ناشناخته است.ميتوان گفت اکثرمسافراني که قدم به خاک پهناور هندوستان گذاشتهاند؛ نخستين برداشت مشترکشان،حيرت واعجاب از تنوع فرهنگي وساختار اجتماعي اين سرزمين کهن بوده است.بهرغم حضور بتکدههاي فراوان،هر سال هندوستان ميزبان برگزاري مراسم عاشورايي گرم وزنده است. از محاسبه نسبت چهل ميليون شيعه به يک ميليارد نفر، رقم قابل توجهي به دست نميآيد. اما نوعي خاصيت اجتماعي که مرز و زمان نميشناسد؛تعطيلي دو روزه عاشورا وتاسوعا را درتقويم مردم هند تثبيت کرده است.بهرغم شباهتهاي مراسم عاشوراي هنديها با ديگر شيعيان جهان،اين مراسم آييني در هندوستان رنگ وبوي ديگري دارد.آيا عاشوراي هنديها ويژگيهاي قومي وکوله بار تاريخشان را يدک ميکشد؟ کدام جاذبه بنيادي در مانايي اين مراسم آييني نقش آفريده است؟ کدام عنصر اجتماعي حضوراندک اما پرجاذبه يک اقليت مذهبي را دريک ساختار رنگارنگ و شلوغ يک سرزمين پرتنوع تثبيت کرده است؟
امام بارهها همان حسينيههاي ما هستند
در هندوستان مراسم عزاداري محرم درامام بارهها يا عاشوراخانهها برگزارميشود.اين مکانها به نوعي ايفاگرنقش حسينيهها در کشورهاي شيعه نشين ديگرهستند. شکل اين امام بارهها به صورت گنبدي شکل و شبيه بارگاه امام حسين(ع) است. امام بارهها در شکل و اندازههاي گوناگون و متنوعي ساخته ميشوند.بعضي از آنها ساده و سمبليک روي ني ساخته ميشوند و برخي ديگر در ساختمانهاي بزرگتر تعبيه ميشوند.مراسم عاشوراي هندي در شهرهاي شيعه نشين کشمير،لکنهو و امرهه نمود و جلوه بيروني بيشتري دارد. ميتوان گفت در عزاداري محرم درهندوستان تمام شخصيتهاي عاشورا روزهاي مخصوص به خودشان را دارند.
فاقهشکني،روزه عاشورايي
هنديها نگاه خاص ودروني به قيام عاشورا دارند واين تفاوتهاي ريز و ماهوي درسبک عزاداري هنديها به وضوح معلوم است. بانزديک شدن به ايام محرم، انجمنهاي مختلفي بهعنوان انجمن ماتم رهبري و ساماندهي مراسمهاي عزاداري را بر عهده ميگيرند. مراسم نوحهخواني به زبان محلي توسط علماي محلي هنديها برگزارميشود. شيعيان هند هنگام بر گزاري عاشورا و تاسوعاي حسيني تا پاسي ازشب بيدارند و به سينهزني و زنجيز زني و پريدن از روي آتش ميپردازند.درکشور هند مردم ازصبح عاشورا تا هنگام عصر عزاداري را ادامه ميدهند و ازخوردن وآشاميدن پرهيزميکنند. شيعيان هند اين روزه را، در انتهاي عصر و نزديک غروب با غذاهايي مانند برنج و عدس بازميکنند که اين عمل فاقه شکني نام دارد.
ايرانيها؛ زمينه سازورود تشيع به هند بودهاند
جباررحمانيان کارشناس ارشد ارتباطات و مطالعات فرهنگي درباره زمينههاي ورود تشيع به شبه قاره هند وبخصوص کشور هندوستان ميگويد: «اگرچه در زمان خلفاي اسلامي مسلمانان به شبه قاره هند نفوذ کردند اما در آن زمان اين حضور بيشتر به حوالي سند محدود ميشد وچيزي به اسم هندوستان فعلي مطرح نبود. بنابراين ميتوان قرن سوم يا چهارم هجري را سالهاي آغازين ورود اسلام به هند دانست.عامل انتقال تشيع به هندوستان همسايه غربي شان، ايران بوده است وتشيع يا ازطريق ايرانيها يا ازطريق فرهنگشان به بطن جامعه هند نفوذ کرده است وبه همين دليل ريشه فرهنگ اسلامي هند در زبان فارسي وفرهنگ ايراني است.رحمانيان نقش تصوف را درانتقال تشيع به طبقات متنوع جامعه هند تاريخي ميداند: «فرهنگ تصوف نقش گستردهاي در انتقال مفاهيم شيعي به کشور هندوستان داشته است.اما دراين ميان نميتوان نقش حکومتهاي اسلاميکه بعدها پابه عرصه گذاشتهاند را درتکوين و تاييد حکومت ناديده انگاشت که سلسله قطب شاهيان درجنوب هند و حکومت بابريان درشمال نمونه اي ازاين حکومتها هستند.حکام نيشابوريه نيز خاندان ايراني و شيعي بودند که درمنطقه اود و شهر لاکنو حکومت شيعي تشکيل دادند.البته بعدها با تشکيل حکومتهاي شيعي،علماي شيعه نيز رفت و آمدهاي خود را به اين کشور آغاز کردند که سفر قاضي نورالله شوشتري، نمونه اي از اين مهاجرتهاست.نورالله شوشتري فقيه و قاضي القضات درباراکبرشاه از سلسله بابريان هند بوده است و بعدها به اتهام شيعه بودن به دست پادشاه بعدي به شهادت ميرسد. رحمانيان درباره تاثيرمناسک اديان بومي و هندوئيسم برمراسم عاشورا ميگويد: «قبل ازهرچيز بايد به اين نکته اشارکردکه هنگام ورود اسلام به هند بسياري از هندوها به دين اسلام وارد شدند واين به دليل ماهيت آزادي و عدالت در مفاهيم اسلامي بود.به همين سبب هنگام آشنايي به اسلام هندوها مقداري از ذهنيت قبلي خود را به اسلام وارد ميکنند.شايد در نگاه نخست شباهتهاي فراواني بين مسجد رفتن ومعبد رفتن هنديها مشاهده شود اما اين تشابهها بيشتر ظاهري است و به محتواي مسئله ارتباطي پيدا نميکند. محتواي اين عزاداريها واحترامها ديگر به بتهاي بي جان بر نميگردد و تقدس آنان جنبه دروني و عبادي دارد.
هندوها حضورگسترده اي درمراسم شيعي دارند
رحمانيان حضورغيرمسلمانان در مراسم شيعيان را جدي و قابل ذکرميداند وتداوم اين حضور را بي ارتباط به اعتقادات مذهبي هندوها نميداند. وي ميگويد: درهندوستان روضه خوانها ومرثيهسراهاي زيادي وجود دارند که مسلمان نيستند وپايبند مذهب هندو هستند اما اگردرباب عاشورا ازآنها سوال کني نه تنها امامحسين(ع) را تحسين ميکنند؛بلکه روضهخواني و اشک ريختن براي امام سوم شيعيان را افتخار خود ميدانند.
تاثير ادبيات فارسي بر ادبيات عاشورايي چشمگير است
رحمانيان ورود ادبيات فارسي به فرهنگ ديني درکشور هندرا بي تاثيرنميداند وميگويد: «علت به وجود آمدن زبان اردو تلفيق زبان فارسي و زبان سانسکريت هندي است.تاريخچه اين زبان در آنجا نيز به حضور ايرانيان درکشورهند برميگردد.زيرا سربازان ايراني درهنگام ورود به هند در اردوگاه هايي ساکن بودندو به همين سبب اين زبان به اردو نيز معروف شد.دراوايل ورود تشيع به هندوستان،مرثيهها به زبان فارسي بود اما بعدها با تکوين زبان اردو،بسياري از مرثيهها و نوحه هاي عاشورايي به اين زبان سروده شد.با اينکه زبان اردو زبان اکثريت اهل تسنن را تشکيل ميدهد،اما زبان اردو وامدارمرثيه سرايي شيعي است.زيرا تاريخ ادبيات زبان اردو تاثيرات زيادي از ادبيات عاشورايي دريافت کرده است.يکي ازنکته هاي مهم درباره فرهنگ هندي خاصيت پذيرا بودن اين فرهنگ است،فرهنگ هند هرگز بنا به ماهيت خودش دربرابر ارزش يا سنتي قدعلم نميکند اما فقط عناصر فرهنگي که با غناي ارزشي کافي همراه باشند، دراين تمدن ماندگار ميشوند.اسلام وتشيع به دليل پيامهاي غني و ماندگار به جزئي از فرهنگ وهويت هندوستان درهزارسال اخير مبدل شدهاند.البته مدون نبودن مذهب هندوئيسم ونداشتن نظم ومحتويات دقيق وثابت دليل ديگر تاثير و حضور مذاهب ديگرمانند تشيع است.هنديها با اينکه بسيارآرامش طلب هستند؛براي مراسم مذهبي خود احترام ويژه اي قائلند. بهعنوان مثال درصد سال اخيرحکومتهايي که ميخواستند از برگزاري مراسم عاشورا جلوگيري کنند؛با واکنش مردم مواجه شدند و حتي چندين نفر به نشانه اعتراض خود را درميدان شهرآتش زدند.
چگونه سنن عاشورايي درهند ماندگارشد؟
دکتر مهدي محسنيانراد استاد علوم ارتباطات، راز ماندگاري سنتهاي متفاوت وگاه متناقض را درجامعه هند،پرهيزازقوممداري ميداند و معتقد است: «اساس تفکر دولتمردان هند برهرگونه قوم مداري است. اين نوع نگاه حتي از اسکناسهاي هنديها قابل رويت است.بهعنوان مثال در گوشه يک اسکناس10روپيه؛ شايد10زبان قيد شده باشد تا همه اقليتها و قومها موفق به خواندن آن شوند.درهندوستان حدود بيست وچند تلويزيون اسلامي وجوددارد که ازشيعه ترين طيف تا سني ترين طيف درآنها حضور دارند. دکتر محسنيان راد درباره مفهوم قوم مداري ميگويد: «قوممداري را نميتوان به ديکتاتوري يا دموکراسي مربوط کرد.ممکن است حکومتي به شدت ديکتاتور باشد اما از قوم مداري وتبعيض بين اقليتهاي قومي بپرهيزد.اما در عين حال درکشوري که به اصول دموکراسي پايبند است،قوم مداري وتبعيض قومي و نژادي فراواني ديده شود که نمونه آن کشور آمريکا در سالهاي حدود 1960 است.دراين سالها با اينکه درآمريکا اصول دموکراسي پا گرفته وجزو حکومت بود.اما به سياه پوستان نگاه مساوي وجود نداشت.» دکتر محسنيانراد درباره تاثير مسائل سياسي روز برتداوم و پايداري سنتها ميگويد: «در زماني که اساس حکومتها برپايه استبداد نباشد و دولتمردان سعي درسرکوب يا حفظ برخي از هنجارهاي فرهنگي نداشته باشند،اين جامعه مانند کودکي که با بزرگ شدن،اندامهاي طبيعي او رشدوتکامل پيدا ميکند؛اين جامعه نيزبه خودي خود درعرصه فرهنگ رشد وتعالي پيدا ميکند.» وي درباره راههاي انتقال فرهنگ به هندوستان ميگويد: «جنگ وتشکيل حکومتهاي ديني،تنها عامل انتقال اين سنتها به هندوستان نيست.دردوره هايي که اوضاع ايران مانند اواخر دوره صفويه آشفته است؛ مهاجرت هاي زيادي از ايران به سمت اين مناطق شکل ميگيرد.»
بازوي رسانه اي ما درهندوستان ضعيف است
دکتر محسن بدره کارشناس ارشد ارتباطات درباره سهم رسانهها درحفظ مفاهيم ارزشي شيعيان ميگويد: «پيامها درجوامع يا به طورفردي يا ازطريق ارتباطات اجتماعي يا خانوادگي راه انتقال خود را مي يابند.رسانههاي سنتي شيعه مانند تعزيه و نقالي و شعر و کتاب ازديربازدرميان فرهنگ تشيع وجود داشته است.اما مسئله اصلي دراين ميان باز توليد مفاهيم شيعي مانند عاشورا ازطريق سياستگذاريهاي همه جانبه رسانه اي در کشورهاي شيعه نشين است.نکتهاي که درسياست هاي رسانه اي ما مشهود است اين است که ما همه تمرکز خود را به رسانههاي عربي زبان و انگليسي زبان بخشيده ايم. بهعنوان مثال توجه به زبان اردو که متعلق به شبه قاره هند است و سيصد يا چهارصد ميليون نفر به آن تکلم ميکنند يکي از اين موارد به شمارميآيد که جاي آن در رسانههاي خارجي ما کافي است.ما ميتوانيم با تمرکز صحيح ومديريت شده رسانه اي،ساحت نمادهاي تصويري مقدس را به بهترين شکل و بدون صرف هزينههاي بالا، درراه ارتقاي تعامل رسانهاي با کشورهاي شيعه نشين تقويت کنيم. درواقع ميتوانيم با پيدا کردن نمادهاي مشترک به سمت تقويت و توسعه فرهنگ تشيع حرکت کنيم. وي درباره نقش رسانههاي سنتي دراين گسترش فرهنگي ميگويد: «بهعنوانمثال درتاجيکستان به سبب فرهنگ نقالي و حماسي توجه به شاهنامه فردوسي بسيارزياد است.به نظرم ما بايد ازظرفيتها و توانايي تعزيههاوهيات هاي مذهبي بهعنوان رسانه هاي ثابت و سنتي براي همکاري و تبادلهاي ارزشي به صورت مثبت وکارآمد استفاده کنيم.»
آرامش و تسامح، راز ماندگاري سنتهاي نيکوست
تا سال 1978 حرکت دستجات عزاداري عاشورا درخيابانهاي هندوستان ممنوع بود اما بعد ازاين سال مردم هند اجازه يافتند تا آزادانه و به صورت دستهجمعي براي ستميکه به امام سوم شيعيان رفته است به سوگ بنشينند.کشورهند بهلحاظ اقتصادي جزو کشورهاي برتر يا توسعه يافته بهشمارنميآيد.اما به نظرميرسد هنديها سالهاست که راه انتقال و حفظ سنتهاي نيکو را دردرون کشورخود يافتهاند. فراگيري و نهادينه شدن قانون تسامح واحترام به اديان و سنتهاي متفاوت و گاه ناهمگون يکديگر؛راز ماندگاري آرام وهمراه با صلح و ثبات اين يک ميليارد انسان نه چندان مرفه،درکنار يکديگراست.به نظرميرسد زماني که فرهنگ همچون يک پالايشگرعمل کند وسنن نيکوي اقوام ديگر را به درون خود پذيرا باشد و بديها را به بيرون براند؛زمان رشد وتعالي يک فرهنگ فرا رسيده است.